يکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۱:۱۲:۰۰ 5 سال پیش
مطالبات صنایع دستی و گرداب سکوت وزارت میراث فرهنگی
عصر سفر- یک پژوهشگر صنایع دستی نوشت: به نظر می رسد عملکرد وزارت میراث فرهنگی در مسیری است تا بحث حذف معافیت مالیاتی هنرمندان صنایع دستی را به سمت گرداب سکوت سوق دهد و این موضوع را مسکوت نگه دارد.
سرویس : اخبار
به گزارش پایگاه خبری «عصر سفر» به نقل از مهر، حجت الله مرادخانی پژوهشگر هنر و مدرس دانشگاه در یادداشتی که آن را در اختیار ما قرار داده است نوشت: از زمان شکل گیری وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی یعنی اواسط مردادماه 1398 تغییراتی در اولویتهای ساختاری_اجرایی این وزارتخانه جدید التاسیس صورت گرفته که از جمله آن میتوان به تغییر نام قبلی آن و انتقال اسم صنایع دستی از وسط به آخر اسم وزارتخانه اشاره کرد.
به عبارت دیگر بنابر دلایلی نامعلوم نام صنایع دستی بعد از 13 سال از وسط به انتهای اسم این مجموعه منتقل شد. تغییری که شاید علت آن به تغییر پارادایم مدیریتی حاکم بر این وزارتخانه و کاهش اهمیت این بخش میدانی و مهم نزد مدیران ارشد وزارتخانه را نشان دهد. در چند ماه اخیر هنرمندان و فعالان صنایع دستی با چالشهای مختلفی نظیر پیچیدگی دریافت تسهیلات بانکی، افزایش قیمت مواد اولیه تولید، کاهش میزان فروش و لغو و کاهش زمان نمایشگاههای ملی و منطقهای و اخیراً چالشی جدی به اسم احتمال لغو معافیت مالیاتی کارگاههای صنایع دستی روبرو شده اند. چالشهایی که در کنار نبود برنامه و راهبرد عملیاتی برای برون رفت صنایع دستی از این وضعیت، شرایطی دشوار به وجود آورده و هم افزایی منفی این دو عامل در کنارهم، تبدیل به تهدیدی جدی برای این هنر صنعت اصیل ایرانی شده است.
تحلیل گران صنایع دستی و اقتصاد فرهنگ بر این باورند که در شرایط فعلی یکی از موضوعاتی که آینده صنایع دستی را تهدید میکند حذف معافیت مالیاتی کارگاههای تولیدی این حوزه است. با وجود اهمیت این موضوع در دو سه ماه اخیر مدیران ارشد این وزارتخانه، جز ارسال نامه وزیر میراث فرهنگی به معاون اول رئیس جمهور موضعگیری مشخصی در خصوص پیشنهاد حذف معافیت مالیاتی از سوی سازمان امور مالیاتی کشور نداشته اند. نامهای که خبر ارسال آن را معاون محترم صنایع دستی خانم محمودیان در تاریخ سه شنبه 19 آذر 1398 در گفتگو با خبرگزاری میراث آریا اعلام کردند، اما از نتیجه آن تا کنون خبری در رسانههای جعمی منتشر نشده است.
به عبارت دیگر پس از مهرماه 1398 دفتر پژوهش سازمان امور مالیاتی کشور پیشنهاد حذف ماده 142 قانون مالیاتهای مستقیم (که بر معافیت مالیاتی کارگاههای صنایع دستی و فرش دستباف دلالت دارد) را مطرح کرده است، و محمدعلی دهقان دهنوی معاون اقتصادی وزیر امور اقتصاد و دارایی در گفتگو با خبرگزاری مهر در تاریخ 23 مهر 1398 نهایی شدن مراحل تدوین این لایحه اصلاحیه قانون مالیات مستقیم را رسماً اعلام کرد.
متن پیشنویسی که اوایل آبان ماه 98 در بسیاری از خبرگزاریهای رسمی کشور منتشر شد و در ردیف 81 آن صراحتاً به حذف ماده 142 اشاره دارد. اما واقعاً چرا معاونت صنایع دستی وزارت میراث فرهنگی نسبت به مسئله حذف معافیت مالیاتی سکوت پیشه کرده و با وجود برگزاری نشستهای خبری متعدد و برپایی رویدادهای گوناگون و نیز بهرمندی از رسانههای گوناگون از ابراز نظر و موضوع گیری در خصوص مسئله حذف معافیت مالیات و دیگر مطالبات این حوزه خودداری میکند؟
این وضعیت را شاید بتوان به کمک مفهومی از علم ارتباطات به عنوان "گرداب سکوت" تحلیل کرد. نظریه گرداب یا مارپیچ سکوت توسط الیزابت نوئل نئومان در دهه 80 میلادی ارائه شد. این تئوری میگوید بر اساس قدرت رسانهای، یک سازمان یا نهاد میتواند عقاید یا نظرات مخالف یا منتقد خود را مأیوس کند و شرایطی فراهم آورد تا در گرداب سکوت، از یاد بروند و به فراموشی سپرده شوند.
نئومان معتقد است که باید همه پیامها را در یک مجموعه و با هم را مورد بررسی قرار داد و نه به صورت مجزا و منفک، تا به تحلیل درست دست پیدا کرد. به عبارت دیگر این نظریه در تلاش است تا سکوت گروهی را توضیح دهد که احساس میکند نظر و عقیده آنها از نظر تعدادی در اقلیت باشد، هرچند که ممکن است در واقعیت این مسئله درست نباشد.
بر این اساس به نظر میرسد وزارت میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی با نادیده انگاشتن نقدها نسبت به وضعیت صنایع دستی و بی توجهی آنها به موضوع حذف معافیت مالیاتی کارگاههای صنایع دستی، در تلاش است تا کلید واژههای مربوط این مطالبات را به گفتمان خود وارد نکند و از موضع گیری مشخص نسبت به آن خودداری کند.
در نتیجه این اقدام از یک سو صنایع دستی و مطالبات هنرمندان را وارد گرداب سکوت میکند و از سوی دیگر تلاش میکند تا کنشگران این حوزه را از طرح مباحث و انتقادات نا امید گرداند. این وضعیت گرداب سکوت به ویژه در چند ماه اخیر و در ارتباط با موارد و مسائلی که مربوط هنرمندان صنایع دستی و منافع آنها بوده، محسوس بوده است. اینکه امسال برخی نمایشگاههای سراسری صنایع دستی لغو شد، مخالفتی از سوی وزارتخانه نسبت به حذف معافیت مالیاتی هنرمندان صنایع دستی صورت نمیگیرد و کاهش تعداد روزهای نمایشگاه ملی صنایع دستی در روزهای اخیر و برگزاری همزمان آن به دستور وزیر با نمایشگاه گردشگری، از جمله موارد و موضوعاتی هستند که معاونت صنایع دستی و در سطحی کلانتر وزارت میراث فرهنگی از طرق مختلف در تلاش بوده تا آنها را وارد مارپیچ یا گرداب سکوت کند و از این طریق به تثبیت مواضع خود بپردازد. سازوکاری که در تعارض با وظایف و مسئولیتهای سازمانی و ساختاری این وزارتخانه است.
بر خلاف این مواردی که ذکر شد، در مقابل معاونت صنایع دستی کشور هر زمان امکان رسانهای بدست آورده است در خصوص اعلام آمار و ارقام خود، تمام تلاشش را صرف برجسته سازی آن کرده و با برگزاری نشست خبری و رویدادهای گوناگون سعی در برجسته سازی مواضع دلخواه خود نزد افکار عمومی داشته است. نکته بارزی که مصداق آن را به خوبی در بهمن 1398 و برگزاری حدود 6 رویداد و نشست خبری از سوی معاونت صنایع دستی بیان کرد که بر اساس آن موضوعات و مسائل مختلفی را از جمله آمار ثبت جهانی شهرهای صنایع دستی، رشد بازار و دیگر اقدامات خویش را با برگزاری نشست خبری فراگیر برجسته ساختند.
نکته قابل تأمل در این رویدادها اینکه در آنها هیچ اشاره جدی به بحث حذف معافیت مالیاتی هنرمندان صنایع دستی به عنوان یک مطالبه هنرمندان نشده است. تنها پویا محمودیان معاون صنایع دستی کشور در جریان نشست خبری ثبت جهانی شهرهای صنایع دستی در تاریخ 14 بهمن 1398 در پاسخ به سوال خبرنگاری در خصوص حذف ماده 142 بدون توضیح خاصی گفت که این مسئله فعلاً در حد یک پیش نویس است.
به نظر میرسد شرایط و شواهد موجود بیانگر آن است که عملکرد وزارت میراث فرهنگی در مسیری است تا بحث حذف معافیت مالیاتی هنرمندان صنایع دستی را به سمت گرداب سکوت سوق دهد و این موضوع را مسکوت نگه دارد. گویا این وزارتخانه چندان با حذف معافیت مالیاتی هنرمندان صنایع دستی مخالف نیست. اما در طرف مقابل هر زمان پای آمار و ارقام و به عبارتی موفقیتهای مطلوب معاونت صنایع دستی در میان باشد، با برپایی نشستهای خبری از حداکثر ظرفیت رسانهای وزارتخانه و رسانههای جمعی برای بهتر معرفی کردن آن دستاوردها بهره برده است.
حال باید گفت که وزارتخانه و معاونتی که وظیفه اصلی آن حمایت و بستر سازی برای توسعه اقتصادی و اشتغال صنایع دستی است چرا در سالی که به نام حمایت از تولید ملی اسم گذاری شده است باید نسبت به این موضوع بسیار مهم چین سکوتی واضح داشته باشد؟ چرا و با چه نیتی این ساختار مدیریتی زمینههای لازم برای سوق پیدا کردن صنایع دستی به گرداب سکوت را فراهم میکند؟ سوالاتی از این قبیل که به نظر میرسد، پاسخ آن را باید مسئولان ارشد وزارتخانه میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی به افکار عمومی و هنرمندان زحمتکش صنایع دستی ایران بدهند.